آموزش تبلیغ نویسی صفر تا صد
تبلیغات هنر جلب توجه است. اول به یک نکته بسیار مهم بپردازم. آن هم اینکه چرا باید تبلیغ نویسی را آموزش ببینیم و یاد بگیریم؟ اگر بلد نباشیم چه اتفاقی می افتد؟ من به شما می گویم. آن هم به زبان ساده. اگر بلد نباشیم، مشتری ها و خریداران احتمالی به سمت رقبای ما کشیده خواهند شد. مساله سر این است که مشتری به سمت چه کسی رغبت پیدا کند. تبلیغ نویسی ماهرانه و استادانه در خریداران احتمالی ایجاد رغبت می کند. به ساده ترین زبان ممکن، اگر تبلیغ نویسی را بلد نباشیم، کسب و کارمان در معرض نابودی و خطر ورشکستگی قرار می گیرد. البته ببخشید من اهل تهدید کردن نیستم. صرفا به شما هشدار دادم.
یک تبلیغ نویس ماهر، می تواند مشتریان و خریداران احتمالی را وسوسه کند. که بیایند و محصول یا خدماتی را بخرند. در واقع تبلیغ نویسی استادانه می تواند موجب افزایش بازدید یک تبلیغ یا فروش یک محصول یا خدمات شود. همه اینها را گفتم که در نهایت بپذیرید که باید این هنر را بیاموزید. چرا می گویم هنر؟ چون می تواند بطور معجزه آسایی نتایج مطلوب به بار بیاورد. همه ما می دانیم که مهمترین عامل بقای یک کسب و کار، فروش است. اگر فروش برقرار باشد، کسب و کار نیز سر پا خواهد بود. اگر برقرار نباشد، ورشکستگی در راه است. تبلیغ نویسی ماهرانه باعث افزایش فروش و بازدید می شود.
حال یک موضوعی. اصلا تبلیغ یا تبلیغات چیست؟ تبلیغات، رساندن پیام (پیغام)، به بازار هدف مشخص و معینی است. مثلا شما به کسبه این پیام را ارسال می کنید که ما فروشنده و نصاب دوربین های مدار بسته هستیم. پیامی که شما ارسال می کنید از هر طریقی که باشد، تبلیغ یا تبلیغات محسوب می شود. حال نکته اینجاست خب ما به همه کسبه اعلام کردیم که کارمان این است. این که دیگر تبلیغ نویسی نمی خواهد. همین که همه بدانند کافی ست. نکته اصلی ماجرا همینجاست. این طرز فکر غلط است. پیغام شما به دست همه مخاطبین بازار هدف تان رسید. اما کسی متقاضی خرید محصول شما نشد. اشکال کار از کجاست؟ باز هم من به شما می گویم. ایراد از محتوای پیام بود. محتوا هیچ رغبتی در بینندگان پیغام ایجاد نکرد. اگر می کرد که این تبلیغ باید روی فروش تان و میزان زنگ خورتان تاثیر می گذاشت. اینجاست که هنر تبلیغ نویسی به کارتان خواهد آمد.
چند نکته بسیار مهم وجود دارد که باید رعایت کنید:
- جماعتی که قرار است پیغام شما را دریافت کنند را به خوبی بشناسید. از چه نظر؟ علایق، سلایق، چیزهایی که به آن اهمیت می دهند و…
- چرا شناخت بازار هدف مهم است؟ زیرا آنها قرار است تبلیغ و پیشنهاد و پیغام ما را ببینند و به آن واکنش نشان دهند. چگونه می توانید روی جماعتی که نمی شناسید، تاثیر بگذارید؟
- مثلا فرض کنید شما یک انتشارات دارید. برای خریداران کتاب های ترجمه شده، ممکن است نام نویسنده و مترجم بسیار مهم تر از قیمت کتاب باشد. تبلیغات شما نباید حول محور ارزان بودن کتاب های چاپی تان باشد. برای منِ خواننده، نویسنده و مترجم کتاب و کیفیت چاپ بسیار مهم است و ارزان تر بودن قیمت کتاب رغبت مرا به خرید بیشتر نمی کند. اتفاقا در مورد کتاب، اگر با قیمتی پایین تر از انتشارات دیگر مواجه بشوم، مطمئنم کتاب، از مترجمی ضعیف و کیفیت چاپی پایین برخوردار خواهد بود.
- اعلام تخفیف در قیمت می تواند رغبت را در خریدار ایجاد کند. به شرطی که محدودیت زمانی براش قائل شده باشید و تخفیف های شما مادام العمر نباشد. وگرنه منِ خریدار خریدم را تا ابد به تعویق خواهم انداخت.
- نوشتن قیمت اصلی کار، سپس قیمت پس ازاعمالِ تخفیف، همه چیز را ملموس تر می کند. ما انسانها از نظر روانشناسی همواره در حال مقایسه هستیم. اگر جایی نوشته باشد فلان محصول با 60% تخفیف شاید خیلی ترغیب مان نکند، ولی اگر ببینیم روی محصولی نوشته شده 100 هزار تومان، سپس یک علامت ضربدر خورده، و قیمت جدید 40 هزار تومان نمایش داده شده، حس اطمینان و رغبت بیشتری ما را به سمت سفارش و خرید سوق می دهد.
- هنگام اعلام تخفیف و قیمت جدید با احتساب تخفیف، حتما محدودیت زمانی مشخص کنید. وگرنه ترغیب نمی شود همان لحظه سفارش دهد. اعلام زمان، حالت اضطرار ایجاد می کند. مثلا ” لطفا قبض برق خود را بپردازید، در غیر این صورت قطع می شود، را در نظر بگیرید. ” هشداری جدی بدون اعلام زمان. من هشدارتان را جدی قلمداد کردم، اما پیش خودم می گویم که بالاخره روزی برای پرداخت قبض برق اقدام خواهم کرد. در نتیجه آن را تا زمان اعلام مهلت مقرر به تعویق خواهم انداخت. اما جمله ی : ” لطفا قبض برق خود را تا 72 ساعت آینده بپردازید، در غیر این صورت قطع می شود، را در نظر بگیرید. ” این تهدید دیگر واقعا جدی ست. شوخی هم ندارد. اعلام زمان یعنی قاطعیت. و مرا وادار می کند که تصمیمی جدی بگیرم. در جمله بالا اقدام کاملا هوشمندانه دیگری صورت گرفته است. عبارت تا 72 ساعت آینده را هم درشت تر کردم، هم اینکه زیرش خط کشیدم. از نظر روانشناسی، عباراتی بسیار مهم هستند که زیرشان خط کشیده شده باشد.
- متن شما خشک و قالبی نباشد. مشتری و یا خریدار احتمالی باید احساس کند که این مطلب برای او نوشته شده و بتواند با متن احساس راحتی کند. بسیاری از نویسنده های قهار جوری می نویسند که گویی زندگی نامه شماست و گویی مخاطب شخص شمایید.
- این جمله بسیار بسیار بسیار مهم است. پیشنهادتان را تبلیغ کنید. هر کسب و کاری بر اساس یک پیشنهاد کاری اداره می شود. پزشک به وضعیت بیماری شما رسیدگی می کند و در عوض پول می گیرد. پیشنهاد او به شما برگرداندن شما از وضعیت ناخوشی به وضعیت سلامتی ست. پیشنهاد شما چیست؟ پیشنهاد اگر اغواکننده باشد عدم پذیرشش سخت می شود. وکلایی که مدعی هستند هزینه و دستمزد را پس از حصول نتیجه می گیرند پیشنهادشان بسیار قابل توجه است. و همین باعث می شود پرونده های فراوانی به ایشان واگذار شود. معلم های خصوصی که پس از قبولی شاگردشان، دستمزد دریافت می کنند پیشنهادشان بسیار عالی و غیر قابل رد کردن است. پیتزا فروشی که تضمین میدهد اگر دیرتر از 30 دقیقه پیتزای شما را تحویل داد، آن وقت پیتزا را به شما مجانی می دهد، پیشنهادش شگفت انگیز است. یا شیرینی فروشی که موفق شده شیرینی تولید کند که در عین حال باعث لاغری ست، کارش شبیه معجزه می ماند والی آخر…
ما در این دوره به شما صفر تا صد مهارتهای تبلیغ نویسی را آموزش می دهیم. به گونه ای که شما در کسب و کارتان به نتایج خره کننده ای دست یابید.