سخت ترین کار ممکن این است که بخواهیم بدونِ آموزش دیدن، در کارمان به طورِ اساسی به موفقیت و پیروزی دست یابیم. مخصوصا در زمینه ی فروش، یادگیری صفر تا صد فروش و فروشندگی حرفه ای، امری لازم و واجب محسوب میشود. اگر میبینید رقبا و همکاران از شما پیشی گرفته اند و بیشتر میفروشند و در عین حال از شما بیشتر کار نمیکنند، از خوش اقبالی و بختِ بلند ایشان نیست، بلکه آنها آموزشِ فروش دیده اند. چه تئوری، چه عملی، چه تجربی و…
خنده دار است. هنگام استخدام یک حسابدار، تجربه ی کاری و تحصیلات مربوطه برای کارفرما بسیار مهم است. اما وقتی یک کارفرما میخواهد یک فروشنده استخدام کند، سختگیری های لازم را انجام نمیدهد. رزومه برایش آنچنان مهم نیست. برایش مهم نیست که فروشنده آموزش فروش دیده باشد یا خیر… زیرا در کل فروشندگی کار سختی ست، و کمترین تقاضای شغلی برای فروشندگی وجود دارد. لذا کارفرماها نگران این هستند که با سخت گیری متقاضیان فروشندگی را از دست بدهند. بنابراین استخدام های غلط صورت میگیرد. اگر (کارفرماهای عزیز) صبر کنید تا فروشنده های درست حسابی سر و کله شان پیدا شود و با ایشان کار کنید خیلی بهتر است از اینکه بخواهید با غیر حرفه ای ها کار کنید و خودتان آنها را بسازید. نگران این نباشید که متقاضی کم است یا اصلا نیست.
حالا طرف صحبتِ من، با فروشنده های عزیز است. در هر زمینه ای که آموزش ندیده باشید، بسیار سخت به نظر میرسد. اگر آموزش صفر تا صد فروش و فروشندگی حرفه ای را ندیده باشید، فروش و فروشندگی قطعا بسیار سخت به نظر خواهد رسید. در هر چیزی که غیر حرفه ای باشید، انجامش سخت و گاهی غیر ممکن به نظر میرسد. اما وقتی آموزش میبینید، وقتی صفر تا صد فروشندگی را آموزش میبینید و یاد میگیرید، میبینید که فروشندگی نه تنها سخت، بلکه بسیار لذیذ و لذت بخش است. فروشنده های حرفه ای با یادگیری و آموزشِ صفر تا فروش، حرفه ای شده اند. از شکم مادر، حرفه ای به عمل نیامده اند.
از طرفی خیلی از فروشندگان به غلط، سعی میکنند فروش اندک و ناچیزشان را با بیشتر کار کردن جبران کنند. چاره ی کار بیشتر کار کردن نیست. چاره ی کار حرفه ای شدن است. بیشترین دستمزد را حرفه ای ها دریافت می کنند. نه کسانی که بیشتر از همه کار می کنند. جبران کمتر فروختن، بیشتر کار کردن نیست، بلکه انجامِ کار حرفه ای است. مثلا در نظر بگیرید یک فروشنده دائما و به طور کاملا غلط به پرزنت کردن همه میپردازد. او میخواهد با استراتژی فروش همه چیز به همه کس پیش برود. خب، هر چقدر تلاش می کند به جایی نمیرسد. چرا؟ زیرا دارد جماعتی را پرزنت میکند که هیچ نیازی به محصولش ندارند.
در آموزش صفر تا صد فروش و فروشندگی حرفه ای (پکیج آموزشی قبضه) ما بارها توضیح داده ایم که شما فقط باید کسانی را پرزنت کنید که جزءِ بازار هدف تان باشند. بازار هدف، جماعتی هستند که نیازمندِ خرید از ما هستند. محصولِ ما بدردشان میخورد. مثلا من اگر یک مهد کودک داشته باشم، تمام پدر مادر هایی که فرزندان کوچک زیر 7 سال دارند، بازار هدف من محسوب میشوند. اینکه من سراغ همه بروم و مهد کودکم را بازاریابی کنم، کاری اشتباه انجام داده ام. پرزنت کردن همه، صرفا انرژی من را هدر میدهد. لطفا آموزش ببینید، لطفا حرفه ای باشید، لطفا اصولی کار کنید. من با زیاد کردن کردن کاملا مخالفم. من با انجامِ کارِ حرفه ای کاملا موافقم. کسانی که خیلی زیاد کار می کنند، خیلی حرفه ای نیستند. بلکه میخواهند با بیشتر کار کردن، خلاء غیر حرفه ای بودن شان را پُر کنند. فروشنده های حرفه ای تیر را در تاریکی رها نمیکنند تا بلکه به هدف بخورد. فروشنده های حرفه ای با یادگیری صفر تا صد فروش و مهارتهای فروشندگی، به مرحله ی چیرگی و استادی دست یافته اند. آنها با کمترین کار ممکن، بیشترین فروش ممکن را رقم میزنند.
لزوم یادگیری و آموزش صفر تا صد فروش و مهارتهای فروشندگی چیست؟
اگر فروشنده های عزیز، آموزش فروش نبینند و مهارتهای فروشندگی را نیاموزند باید با عواقب آن کنار بیایند:
پشتیبانی آنلاین