تبدیل شدن به بهترین فروشنده جهان، رویایی ست کاملا بزرگ و شدنی، اما قطعا زحمات خاص خودش را می طلبد. بسیاری از افراد رویاها و خواسته های بزرگی دارند، اما مهمترین دلیل اینکه به آن رویاها و اهداف نمی رسند این است که حاضر نیستند بهای لازم برای رسیدن به آن هدف را بپرداند. داشتن هدف و رویا بدون اینکه حاضر باشیم بهای رسیدن به آن را بپردازیم کاملا غیرممکن و محال است. قبل از اینکه هدفی را برای خودتان انتخاب کنید از خودتان بپرسید آیا حاضرم برای رسیدن به هدفم (آن هم قبل رسیدن) بهایش را تمام و کمال (بدون گرفتن تخفیف) بپردازم یا خیر؟
یکی از دلایل اینکه مردم دوست دارند تبدیل به فروشندگانی بزرگ و حرفه ای شوند این است که فروشندگی پولسازترین شغل دنیاست.
با این تفاسیر تبدیل شدن به بزرگ ترین و بهترین فروشنده جهان ممکن است به شرطی که حاضر باشیم بهای آن را بپردازیم، آن هم تمام و کامل. جالب اینجاست با وجود اینکه پرداخت بهاء شرط لازم و کاملا ضروری برای رسیدن به هدف و موفقیت است، اما کافی نیست.
توضیح اینکه: شرطی لازم و کافی محسوب میشود که به تنهایی بتواند موجب رویدادی شود. مثل اینکه قرار بر این باشد، دانش آموزانی که قدشان بالای 180 سانت باشد، بتوانند بدون آزمون وارد کلاس های بسکتبال مدرسه شوند. اما برای رسیدن به موفقیت هیچ شرط لازم و کافی ای وجود ندارد. رسیدن به موفقیت به هزاران عامل متعدد بستگی دارد. با این تفاسیر پرداخت بهای لازم برای تبدیل شدن به بهترین و بزرگترین فروشنده جهان شرط لازم و کافی محسوب نمی شود.
قطع به یقین بسیاری از مردم می دانند که برای رسیدن به رویا و هدف، اول اینکه باید هدف داشته باشند، دوم اینکه باید بپذیرند که بهای رسیدن به هدف شان را بپذیرند. اما با این حال، باز به مقصد مطلوب نمی رسند. زیرا اگر شما تمامی اصول و فاکتورهای لازم برای رسیدن به موفقیت را داشته باشید، باز هیچ تضمینی برای رسیدن به هدف تان وجود ندارد. زیرا تبدیل شدن به بزرگترین و بهترین فروشنده ی دنیا رویای جماعت فراوانی ست. خیلی ها می خواهند به این هدف برسند. فقط در سال یک نفر می تواند قهرمان جهان شود.حتی اگر همه در یک سطح باشند.
قانونی وجود دارد به نام قانون عدم قطعیت. بر اساس این قانون، احتمال عدم وقوع هر چیزی وجود دارد. یعنی ممکن است شما به هدف تان نرسید، حتی اگر همه ی کارهای لازم، که منجر به تحقق هدف می شوند را، انجام داده باشید. امکان موفق نشدن وجود دارد، حتی اگر تمام کارهایی که منجر به موفقیت می شوند را انجام داده باشید. همین امر بسیاری از مشتاقان رسیدن به اهداف بزرگ را دلسرد می کند. آنها به خودشان می گویند که اگر قرار باشد، من تمام کارهای لازم برای تبدیل شدن به بزرگرین و بهترین فروشنده دنیا را انجام دهم و باز هم نرسم، پس با وجود اینکه تضمینی برای موفقیت و رسیدن به خواسته ام وجود ندارد دست از این هدف می شویم و رسیدن به آن را پیگیری نمی کنم. صدها هزار فوتبالیست در دنیا وجود دارد، اما توپ طلا فقط در سال از آنِ یک نفر می شود.
قانون دیگری وجود دارد که می گوید: هر چیزی ممکن است. با وجود اینکه پیشتر گفتیم هیچ قطعیتی وجود ندارد، از طرفی می گوییم هر چیزی ممکن است. این قانون (هر چیزی ممکنه)، قانون قبلی رو (قانون عدم قطعیت)نقض نمیکنه، اما روی دیگر اون قانونه. از اونجایی که احتمال موفق نشدن هم هست، احتمال موفق شدن نیز وجود دارد. و ما هر چقدر بیشتر بتوانیم فاکتورهای لازم برای پیروز شدن را مهیا سازیم، احتمال موفق شدن ما افزایش می یابد.
بزرگترین و بهترین فروشنده جهان
استعداد یعنی قابلیت انجام کار. انسان سبک وزن و سریع، استعداد بیشتری در دویدن دارد، تا انسان چاق و فربه. در واقع احتمال موفق شدن یک انسان لاغر و سریع السیر بیشتر از یک فرد چاق و گامبو است. استعداد نیز نمی تواند شرط لازم و کافی برای رسیدن به موفقیت باشد. اما قطعا شرط لازم برای تبدیل شدن شما به بهترین و بزرگترین فروشنده جهان می باشد. قانون بعدی را بگویم.
شرط لازم و کافی برای رسیدن به هدف وجود ندارد. تمامی شروط برای رسیدن به موفقیت شرط لازم هستند، هیچ یک شرط لازم و کافی نمی باشند.
استعداد نیز یکی از شروط است. اما کفایت نمی کند. انسانهای مستعد شکست خورده ی فراوانی وجود دارند که به اشتباه فکر می کردند، استعداد کافی ست. اما کافی نیست. البته بگویم عدم استعداد، کار شما را به شدت سخت می کند. اگر شما توانایی و استعداد تبدیل شدن به یک فروشنده حرفه ای را نداشته باشید، کارتان خیلی سخت است. می بایستی زحمت فراوانی بکشید. اگر فرد مستعد بتواند ظرف 3 سال فوق حرفه ای شود، شاید یک فرد بی استعداد به دو برابر ای زمان نیاز داشته باشد تا بتواند به یک فروشنده حرفه ای تبدیل شود.
جالب اینجاست خیلی ها فکر می کنند که زبان باز بودن، فاکتور بسیار مهمی برای تبدیل شدن به یک فروشنده تمام عیار و حرفه ای ست. در صورتی که فروشندگان فوق حرفه ای زبان باز نیستند. بلکه فوق العاده اهل تفکر و گوش دادن هستند.
استثناء وجود ندارد. هر کسی می تواند تبدیل به بهترین و بزرگترین فروشنده جهان شود. این هم یک قانون دیگر است. قانون: هر کسی می تواند. دیگر نمی گویم کافی ست که بخواهد. از کلمه ” کافی ” استفاده نمی کنم. توقع آدم را زیاد می کند. وقتی کلمه ی ” کافی ” را می شنویم، احساس می کنیم به چیز دیگری نیاز نداریم. به جای آن از کلمه ” لازم ” استفاده می کنیم. پس هر کس می تواند تبدیل به یک فروشنده فوق حرفه ای و بزرگ بشود، فقط لازم است که بخواهد. کلمه ی ” خواستن ” را دست کم نگیرید. خواستن، یعنی اینکه حاضریم برای رسیدن به هدف مان هر کار درستی را انجام دهیم و هر بهای درستی را بپردازیم. (منظور از کار درست، کار شرافتمندانه است. مثلا ما نمی توانیم برای رسیدن به هدف مان دزدی کنیم.) کار درست، کاری ست که، بتوان آن را به کرّات در ملعِ عام انجام داد. بدون اینکه خجالت بکشیم. (مسلّم است نمیتوانیم دزدی کنیم آن هم در ملع عام و نمی توانیم تکرارش کنیم، چون بالاخره روزی می رسد که دستگیرمان می کنند.) پس خواستن یعنی اینکه من حاضرم تمام کارهای درست و شرافتمندانه ای که می تواند مرا به هدفم برساند انجام دهم. تا چه زمانی حاضرم انجام دهم؟ تا زمان وصال یار. تا زمانی که به مقصد و مطلوب مد نظرمان دست بیابیم.
قانون هر چیزی ممکن است را با قانون هر کسی می تواند ترکیب کنید. معجون فوق العاده قدرتمندی به شما می دهد. ضمنا یک بار گفتم دوباره می گویم: خواستن توانستن، نیست. خواستن، یکی از شروط لازم برای تبدیل شدن به بهترین و بزرگترین فروشنده جهان است. همه ی فاکتورهای لازم و ضروری جمع می شوند تا به مقصودتان برسید.
پشتیبانی آنلاین