جمله بالا چقدر صحت دارد؟ این عبارت را بارها و بارها دیده ایم. من که حداقل 100 بار جاهای مختلف این عبارت شعارگونه را دیدم ام. در این مطلب میخواهیم این شعار را بررسی کنیم. گفته شده تبلیغات هزینه نیست ، بلکه سرمایه گذاری ست. نگفته تبلیغات درآمد است. گفته سرمایه گذاری ست. یعنی چیزی ست که در آینده می توانید روی آن حساب باز کنید. تبلیغات در آینده به ما جواب میدهد. یعنی ممکن است امروز بکاریم و در آینده برداشت کنیم. اگر قرار بود امروز بکاریم و امروز برداشت کنیم گفته می شد که تبلیغات درآمد است. عبارت سرمایه گذاری به مواردی اطلاق می شود که آینده دار است. ما امروز یک میلیون تومان سرمایه گذاری می کنیم. 6 ماه دیگر ممکن است پول ما بشود 1.200.000 تومان. این یک سرمایه گذاری عالی ست. که چیزی بکاریم و بعدا بیشتر برداشت کنیم. تبلیغات نیز اینچنین است. امروز میکاریم و قرار است بعدا برداشت شود.
عجول نباشید. هیچ نسخه ای خیلی سریع جواب نمیدهد. صبور باشید. اگر می بینید رقیب تان امروز فروش و قرارداد دارد، بدانید که او دارد محصول گذشته اش را درو می کند. قبلا تبلیغات کرده، نتیجه اش شده فروش امروز. قیاس کار اشتباهی ست. به خریدار مهلت بدهید تا به شما مراجعه کند. ممکن است امروز پولی در بساط نداشته باشد. حقوقش را نگرفته باشد. یا اینکه محصول مصرفی که خریداری کرده هنوز به اتمام نرسیده باشد. یا فعلا با تامین کننده دیگری کار می کند. یا اینکه محصول یا خدمات شما جزو نیازهای مبرم او محسوب نمیشود و… تا شرایط خرید برای او فراهم نشود خرید نخواهد کرد. اما تبلیغ شما را دیده و با شما تماس گرفته است و به دلایلی که بالا عرض کردم امکان خرید فعلا برایش مقدور نیست. عجله شما برای زود فروختن محصول و خیلی زود از تبلیغات نتیجه گرفتن استراتژی کاملا غلطی است. باز هم می گویم صبور باشید. و به کارتان ادامه دهید. در ادامه کار به کسانی بر خواهید خورد که آنها عجله دارند برای خرید. در هر صورت سرعت شما باید با سرعت خریدار تنظیم گردد.
هزینه چیزی ست که از جیب شما می رود. درآمد چیزی ست که وارد جیب شما می شود. تبلیغات در ابتدا هزینه محسوب می شود زیرا موجب کاهش موجودی ریالی جیب یا حساب شما می شود. اما در آینده ای نه چندان دور درآمد محسوب می شود. درآمد چیزی ست که وارد حساب تان می شود و موجب افزایش موجودی ریالی یا حساب شما می شود. آنچه اهمیت دارد این است که تبلیغات موثر صورت بگیرد. چون هر تبلیغاتی خوب نیست. خیلی ها تبلیغ می کنند اما متاسفانه از آن نتیجه مطلوبی دریافت نمی کنند. تبلیغات به جز پول سواد نیز می خواهد. که در مقالات آینده به آن خواهیم پرداخت. هر تبلیغی خوب نیست و ممکن است فقط و فقط حکم هزینه را برای شما داشته باشد. ما بایستی دنبال تبلیغاتی باشیم که بازگشت هزینه داشته باشد. یعنی همان مقدار یا بیش از آنچه که هزینه کردیم در آینده به ما برگردد. در غیر این صورت پول مان را دور ریخته ایم.
همه ی انواع تبلیغات پولی نیستند. مثلا شما برای داشتن پیج و تولید محتوا و انتشار محتوا در پیج اینستاگرامی خویش پولی نمی پردازید. عملا این مورد برای شما رایگان است. اما هزینه ای که میپردازید تایم حضورتان است. وقت تان است. هزینه همیشه پول نیست. گاهی چیزهای ارزشمندتری از پول هزینه محسوب میشوند. مثل زمان یا اعتبار شما. گاهی شما اعتبار خودتان را هزینه می کنید. اما صحبت ما در اینجا در مورد تبلیغات رایگان است. نمیتوان به دلیل اینکه یک تبلیغات رایگان است آن را ضعیف و بی نتیجه بپنداریم یا برعکس! گاهی که به جای پول مجبوریم از وقت و اعتبار خویش مایه بگذاریم. پس تبلیغات به ظاهر رایگان (در واقع ما چیز دیگری به جز پول قرار است بپردازیم) نیز می توانند سرمایه گذاری محسوب شوند.
اول- محتوایی که تولید می کنید.
دوم- ابزار انتشار
سوم- جماعتی که تبلیغات شما را میبینند.
محتوایی که تولید میکنید و قرار است تبلیغ کنید بسیار مهم است. مخاطبین قرار است به خود محتوا واکنش نشان دهند. آنچه باعث می شود شما از تبلیغات تان نتیجه بگیرید محتوایی ست که تبلیغ می کنید. در این زمینه توصیه می کنم حتما مقاله تبلیغ نویسی ما را بخوانید.
نکته بعدی ابزار انتشار محتواست. خیلی مهم است از چه ابزاری جهت انتشار محتوای خود استفاده می کنید. آیا این ابزار استفاده اش در کشور شما مرسوم است؟ آیا براحتی قابل استفاده است؟ آیا استفاده عمومی دارد یا خواص از آن استفاده می کنند؟ هر چقدر ابزار انتشار محتوا عمومی تر و همه گیرتر باشد راحت تر می توانید محتوای خود را انتشار دهید. ضمن اینکه احتمالا محتوای شما توسط جامعه گسترده تری دیده خواهد شد. مثلا اینستاگرام در کشور ایران 50 میلیون کاربر فعال دارد. ولی مثلا لاین کلا 100 هزار کاربر فعال دارد. پس محتوای شما اگر در اینستاگرام منتشر شود از شانس بیشتری برای دیده شدن برخوردار است.
نکته بعدی جامعه هدفی ست که قرار است ما را ببینند. خیلی خیلی مهم است که تبلیغات ما در معرض دید مخاطبین هدف مان قرار بگیرد. یعنی توسط کسانی دیده شود که به احتمال خیلی زیاد مشتری ما شوند. هر چقدر بازار هدف دقیق تر نشانه گیری شود، احتمال اینکه تیرمان به هدف بخورد و به سنگ نخورد بالاتر می رود. اگر این سه مورد (محتوا-ابزار انتشار-انتخاب بازار هدف دقیق) به درستی انجام شوند احتمال نتیجه گیری شما از تبلیغات بسیار بالا خواهد رفت.
پشتیبانی آنلاین