قبضه کردن بازار , چگونه بازار را قبضه کنیم؟
قبضه کردن بازار چرا مهم است؟
قبضه کردن بازار بسیار مهم است، زیرا اگر ما این کار را نکنیم، رقبا این کار را خواهند کرد. منافع ما و سود ما، نتیجه ی قبضه کردن بازار است. وگرنه این مهم را رقیب با قدرت انجام خواهد داد، و سر ما بدون کلاه خواهد ماند. وقتی بازار مایل است کسی آن را قبضه کند، چرا آن کس ما نباشیم؟ همانطور که اپل و سامسونگ بازار گوشی های همراه را قبضه کرده اند، چرا ما در صدد فتح بازار و قبضه کردن بازار نباشیم؟ متاسفانه بسیاری از فروشندگان و صاحبان کسب و کار صرفا به دنبال بقاء هستند و صرفا دوام آوردن، و نه فتح 100% بازار. آنها به سهم کوچکی از بازار قانع هستند و بسنده میکنند و همین باعث میشوند همیشه کوچک و ضعیف باقی بمانند.
وقتی ما توقع کمی از خودمان داشته باشیم و به کم و اندک بسنده کنیم و راضی شویم، خب، از بازار چه توقعی میتوانیم داشته باشیم؟ بازار خودش را تسلیم فروشندگان و کسب و کارهای ضعیف نمیکند، بازار آماده است خودش را تسلیم فروشندگان پر قدرت کند. هرگز کم نخواهید، هرگز معمولی نباشید و هرگز برای بقاء نجنگید، در صدد قبضه کردن بازار باشید، آنهم 100% بازار! بازار را به طور کامل فتح کنید، فاتح بلامنازع بازار باشید. میدانید چرا قبضه کردن بازار اینهمه مهم است؟ چرا ما اینهمه روی قبضه کردن بازار پافشاری میکنیم؟ مگر معمولی بودن و به کم قانع بودن چه اشکالی دارد؟ اشکالش اینجاست که رقیب وقتی 100% بازار را قبضه کند و فاتح کامل بازار شود، دیگر چیزی برای ما باقی نمیماند. پسماندهای بازار نصیب ما و سایرین خواهد شد که البته قابل توجه نخواهد بود، این یعنی شکست 100% ، ما به سختی امورات مان را خواهیم گذراند. اگر ما در صدد قبضه کردن بازار و فتح بازار نباشیم، شکست خوردن و محو و نابود شدن، انتظارمان را خواهد کشید. توصیه میکنم مقاله ی راههای فتح بازار را بخوانید.
قبضه کردن بازار، یک انتخاب نیست، بلکه یک اجبار است. یک فریضه است که ما بازار را فتح و قبضه کنیم، وگرنه بازار خودش را تقديم رقبای مان خواهد کرد. هر کشوری حاکم میخواهد، هر بازاری هم یک فاتح میخواهد. اگر ما فاتح بازار نشویم، یعنی پذیرفته ایم که رقیب فاتح شود و رقیب بازار را قبضه کند. در هر رقابتی یک فاتح داریم، یک برنده داریم، یک نفر اول داریم. چرا نفر اول ما نباشیم؟ چرا ما فاتح بازار نباشیم؟ چرا ما بازار را قبضه نکنیم؟ فراموش نکنید رقبا منتظر نمیمانند، بازار منتظر نمیماند که خودش را پیشکش شما کند. هم رقیب عجله دارد بازار را از آن خویش کند، هم بازار عجله دارد به یک خواستگار جواب مثبت بدهد. و شمایی که عرض اندام نکرده اید، چیزی نصیب تان نخواهد شد، مگر از پسماندهای بازار و رقبا، که چنگی به دل نمیزند.
قبضه کردن بازار چگونه ممکن است؟ چگونه بازار را قبضه کنیم؟
- قبضه کردن بازار سخت است، اما فوق العاده ارزشمند است. بیشترین سود نصیب فاتح بازار میشود. فاتح بازار، کسی ست که بازار را قبضه کرده است. ابتدا باید قصد فتح بازار و قبضه کردن بازار را داشته باشیم، تا این مهم محقق گردد. بدون داشتن قصد و نیت و هدف، فتح بازار و قبضه کردن بازار، عملا غیرممکن است. اولین قدم داشتن هدف واضح و مشخص و کاملا ملموس است. وقتی هدفی نداشته باشید، به آن نخواهید رسید. قبضه کردن بازار اگر هدف شما نباشید، محقق نخواهد شد. باید بدانید اندازه ی بازار چقدر است؟ قبضه کردن بازار یعنی دقیقا چه اندازه از بازار را تصاحب کردن؟ بازار چقدر تقاضا دارد؟ چه اندازه ی محصول و خدمات شما را نیاز دارد؟ اگر روزانه چقدر تقاضا داشته باشید یعنی بازار را قبضه کرده اید؟ این را کاملا بدانید. ممکن است سفارش زیادی داشته باشید، و خودتان را فاتح بازار بدانید، در صورتی که ممکن است فرد دیگری فاتح بازار باشد، او بازار را به طور کامل قبضه کرده باشد و 90% سود بازار متعلق به ایشان باشد. شما زمانی بازار را به طور کامل قبضه کرده اید که، 90% مردم بازار، شما را به عنوان اولین نام در ذهن خود هک کرده باشند و در مورد شما صحبت کنند. بهتر است در مورد تبلیغات کلامی یا دهان به دهان مطلبی بخوانید. بازار و مشتریان تعیین میکنند که شما فاتح بازار هستید یا نیستید، نه خودتان! پس اولین قدم برای فتح بازار و قبضه کردن بازار، این است که هدف ما قبضه کردن بازار باشد.
- دومين قدم برای فتح بازار این است که چیزی در چنته داشته باشیم که با آن بتوانیم بازار را قبضه کنیم. چرا بازار باید تسلیم ما شود؟ چرا بازار باید متقاضی چیزی باشد که ما عرضه و ارائه میکنیم؟ مگر چیزی که ما ارائه میکنیم چقدر متفاوت و متمایز است؟ آنچه میفروشیم چقدر ارزشمند است که بازار میبایستی بین ما و رقیب، ما را انتخاب کند؟ بازار چقدر برای محصولات و خدمات ما ارزش قائل است؟ اگر بازار و مشتریان محصول را نپسندند و قبولش نداشته باشند، و برایش ارزش قائل نباشند ما هرگز نخواهیم توانست بازار را تمام و کمال قبضه کنیم. آنچه اهمیت دارد وجه امتیاز و وجه بارز تمایز ما نسبت به رقباست. وجه تمایز نکته ی کلیدی ست. اگر وجه تمایز داشته باشید، قطعا میتوانید فاتح بازار شوید. اگر وجه تمایز ندارید، تلاش های تان بدون ثمر و فایده خواهد بود. بازار به شما بله نمیگوید، بازار به تفاوت ارزشمند شما با سایر رقبا بله میگوید. پس اگر وجه تمایز ندارید، بیشتر تلاش نکنید، ابتدا سعی کنید برای خودتان وجه تمایز بتراشید، سپس به دنبال تحقق هدف تان باشید که همان فتح بازار و قبضه کردن بازار است. همیشه به این سوال پاسخ دهید که چرا مشتری باید بین من و سایرین، من را انتخاب کند؟ پاسخ وجه تمایز شماست. تنها چیزی که باعث میشود مشتری و بازار، شما را انتخاب کند و رقیب تان را انتخاب نکند، تفاوت شما و وجه تمایزتان است. ممکن است کیفیت کالای شما بسیار بالا باشد، دقیقا مثل رقبا، اما قیمت کالای شما 30% از تمامی رقبا کمتر باشد، این همان وجه تمایزی ست که باعث میشود مشتری و بازار شما را انتخاب کند، آنهم از میان انبوه رقبا! در صورت داشتن وجه تمایز نسبت به رقبا، میتوانید بازار را فتح کنید و بازار را قبضه کنید. قبضه کردن بازار بدون داشتن وجه تمایز غیرممکن است
- قدم سوم برای قبضه کردن بازار و فتح بازار این است که بتوانید تمایزتان را جار بزنید. مشتری از کجا حدس بزند قیمت شما چقدر رقابتی و بصرفه است؟ او از کجا بداند؟ و در نتیجه چرا باید شما را انتخاب کند، وقتی از تمایز شما نسبت به رقبا بی اطلاع است؟ شما باید بتوانید تفاوت و تمایزتان را جار بزنید. اگر تفاوت و تمایز نداشته باشید که به زعم من بازنده اید، اما اگر دارای تفاوت و وجه تمایز هستید، باید آن را جاز بزنید و تمام مشتریان تان را مطلع سازید. تمام بازار هدف تان، باید شما را بشناسند، و از تمایز اصلی شما با سایرین با خبر باشند. حال این خبر توسط خودتان به گوش ایشان رسیده باشد، یا توسط خریداران و مشتریان راضی از طریق تبلیغات دهان به دهان و یا تبلیغات کلامی و یا سینه به سینه! دست روی دست گذاشتن و هیچ کاری نکردن و منتظر این ماندن که مشتری بیاید و از ما خرید کند، خیالی بیهوده است. خودتان باید برخیزید و بشتابید و برای گرفتن مشتری و بازار دست به کار شوید. فراموش نکنید هیچ محصول و خدماتی در دنیا خریداری نمیشود، تمامی محصولات و خدمات فروخته میشوند. وقتی مشتری عادت کرد و محصولات شما را خرید، دیگر سراغ فرد دیگری نمیرود و ایشان است که به شما مراجعه میکند و از شما خرید میکند. اما قدم اول را شما باید بردارید. شما باید تفاوت بارزتان را جار بزنید. هر جوری که هست باید مشتری را از فرق خودتان با دیگر رقبا مطلع سازید.