آیا واقعا مهمترین راز موفقیت دوام آوردن است؟ میخواهم کمی این جمله را تغییر بدهم و قبلش آن را تفسیر کنم. اگر شما استقامت کنید و کم نیاورید و پایداری کنید و دوام بیاورید قطعا موفق خواهید شد. تفاوت اصلی بازنده ها و برنده ها این است که بازنده ها دوام نمی آورند، کم می آورند، خسته میشوند، استقامت نمیکنند و پیش از رسیدن به پیروزی تسلیم می شوند. اما انسانهای موفق و پیروز کسانی هستنند که بسیار استقامت بالایی دارند، کم نمی آورند، دوام می آورند و پیش از رسیدن به پیروزی با وجود اینکه از پیروزی خبری نیست، ادامه میدهند و در نهایت امر جواب دوام آوردن شان را میگیرند و پیروز میدان می شوند. در واقع تفاوت اصلی برنده ها و بازنده ها در دوام آوردن و استقامت شان است. هیچ عنصری به اندازه ی دوام آوردن نمیتواند در پیروزی و موفقیت افراد موثر باشد، و هیچ عاملی به اندازه کم آوردن و دوام نیاوردن نمیتواند موجبات شکست افراد را مهیا سازد.
با وجود اینکه بسیاری از مردم با تمام وجود استقامت می کنند و دوام می آورند، به موفقیت نمی رسند، گویی رسیدن به موفقیت یک افسانه است و همواره از آنها گریزان است. کجای کار می لنگد؟ اشتباه آنان چیست؟ کم دوام آورده اند؟ کم استقامت به خرج داده اند؟ چقدر دیگر باید دوام بیاورند؟ چقدر دیگر باید صبر کنند؟ اگر صبرشان تا ابد به طول انجامید چه باید بکنند؟ مشکل اینجاست که معلوم نیست چقدر باید دوام بیاوریم تا به پیروزی برسیم. نمیدانیم چقدر دوام آوردن کافی ست. یک سال؟ دو سال؟ 10 سال؟ دقیقا چقدر؟ اگر مشکل از دوام آوردن و استقامت کردن نبود چه باید بکنیم؟
نکته بسیار مهم اینجاست که گاهی دلیل نرسیدن های مان هیچ ربطی به استقامت و تسلیم نشدن و دوام آوردن ندارد. نمیرسیم چون در مسیر غلطی وارد شدیم. مسیری که وارد شدیم ممکن است هرگز ما را به سر منزل مقصود مان نرساند. بسیاری از افراد شتاب کردن و کار مداوم را عامل اصلی موفقیت می دانند. اما نکته اساسی اینجاست که وقتی مسیر ما اشتباه است آیا سرعت حرکت ما می تواند ما را زودتر به مقصدمان هدایت کند؟ وقتی مسیر ما اشتباه است کار بدون وقفه و استراحت می تواند تضمین کننده ی رسیدن ما به سر منزل مقصو مد نظرمان باشد؟ وقتی مسیر ما اشتباه است مداومت ما چه فایده ای می تواند داشته باشد؟ سوال بسیار مهم این نیست که مهمترین عامل موفقیت در رسیدن به موفقیت دوام آوردن است یا خیر، سوال بسیار مهم این است که آیا مسیری که در آن هستیم می تواند ما را به مقصد مطلوب مان هدایت کند یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت است، پس مقاومت، مداومت، تسلیم نشدن و هر حرکت دیگری می تواند درست باشد. اما اگر مسیر ما را نتواند به مقصد برساند، هیچ ابزار و مقاومتی و مداومتی کارساز نخواهد بود.
بدون شک رازها و راه های متعددی برای رسیدن به موفقیت وجود دارد که البته دوام آوردن، استقامت، مداومت، کم نیاوردن، تسلیم نشدن و… میتواند مهمترین راز رسیدن به موفقیت باشد. (آنهم به شرطی که در مسیر صحیح قرار گرفته باشید) حالا چرا دوام آوردن این قدر اهمیت دارد؟ برای تان مثالی میزنم. فرض کنید شما سنگ شکن هستید. سنگ شکن ها چکش مخصوصی برای شکستن سنگ دارند. آنها با چکش به طور مداوم ضربه می زنند. گاهی ساعت ها ضربه میزنند، اما ظاهرا هیچ اتفاقی نمیافتد. در ظاهر امر مقاومت سنگ بسیار بالاست و ضربات چکش هیچ تاثیری روی خرد شدن سنگ نمیگذارد. سنگ شکن چه می کند؟ ممکن است ضربه شماره 5147 باعث خرد شدن سنگ شود. اما تا ضربه شماره 5146 هیچ خبری از نتیجه مطلوب وجود ندارد. سنگ از درون متلاشی شده و ظاهرا مقاوم است و هیچ بلایی سرش نیامده است. اما در واقع فقط پوسته اش (لایه ی بیرونی و قابل رویت) سالم مانده است. از درون آماده متلاشی شدن و تکه تکه شدن است. تا اینکه سنگ شکن قصه ی ما ضربه ی بعدی را میزند و سنگ کاملا خرد و متلاشی میشود. اگر ضربه ی آخر (که اصلا معلوم نیست ضربه ی آخر کدام است) توسط سنگ شکن وارد نشود، نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد. در واقع ضربه ی آخر از سایر ضربه ها مهمتر نیست، زیرا اگر سایر ضربه ها (ضربه های پیشین) زده نمیشد، ضربه ی آخر معنا و مفهوم خود را از دست می داد. تمام ضربات باید زده میشد تا نوبت به ضربه 5147 برسد که سنگ را متلاشی کند. حالا اگر سنگ شکن به ضربه زدن ادامه نمیداد چه میشد؟
اگر سنگ شکن مداومت به خرج نمیداد و بی خیال و تسلیم میشد متاسفانه تمام سایر ضرباتش نیز تباه میشد. تلاش های ما اگر به ثمر نرسد، آب در هاون کوبیدن محسوب میشود. اگر ما کلی تلاش کنیم و به نتیجه نرسیم در واقع بیهوده تلاش کرده ایم. به زعم من ما به تمام تلاشهای گذشته خویش مدیون هستیم و نباید با بی خیال شدن و تسلیم شدن آنها را ضایع و تباه سازیم. برای تسلیم شدن همیشه زود است. به شما نوید میدهم اگر در مسیر صحیح قرار گرفته باشد و مداومت نشان دهید، روزی پیروز خواهید شد. اگر مقاومت و مداومت در شخصیت شما وجود نداشته باشد و نهادینه نشده باشد و زود تسلیم شوید، هرگز در هیچ زمینه ای به موفقیت و پیروزی نخواهید رسید. به معنای واقعی می توان گفت که اگر در مسیر صحیح باشید، تنها راز و راه موفقیت، دوام آوردن و استقامت کردن است.
زمانی که حالتان خوب باشد، دوام آوردن کار آسوده و راحتی ست. زمانی که جیب تات پر پول باشد باز هم دوام آوردن کار سختی نیست. وقتی شرایط ایده آل است دوام آوردن اصلا کاری ندارد. اما وقتی شرایط سخت است، جیب تان خالی ست، هدف در تیررس نیست، موفقیت به نظر نمیرسد، همه فشار می آورند، همه چیز به نظر و به ظاهر تمام است، مشکلات متعدد هستند و تمام نشدنی به نظر میرسند و بهترین راه ممکن تسلیم شدن و عدم مقاومت و رها کردن است. اما دقیقا در همین شرایط است که نباید تسلیم شوید. در همین شرایط است که باید دوام بیاورید و قدرتمندانه به پیش بروید. دوام آوردن دقیقا تنها کاری ست که در سخت ترین شرایط باید انجام دهید تا بالاخره نتیجه مد نظر از راه برسد. اگر نمیتوانید در شرایط سخت و بسیار دشوار دوام بیاورید، از همان اول اصلا شروع نکنید. اگر شروع نکنید چیزی را از دست نمیدهید، اما اگر شروع کنید و چیزی بدست نیاورید آن وقت تمام زحمات تان بیهوده بوده است.
نمیتوان گفت تنها راز موفقیت دوام آوردن است. اما اگر استقامت نکنید و دوام نیاورید، تمامِ زحمات شما در طولِ مسیرِ رسیدن به موفقیت، هیچ خواهد شد و هرز خواهد رفت. حتی اگر یک قدم با کشفِ معدنِ طلا فاصله داشته باشید، هنوز چیزی را بدست نیاوریده اید. دستاوردهای شما زمانی نصیب تان خواهد شد که به مقصود مورد نظر یا هدف مطلوب تان رسیده باشد، نه زمانی که حتی یک قدم با آن فاصله دارید.
دوام آوردن، تنها راز موفقیت نیست، اما اگر دوام نیاورید، قطعا شکست خواهید خورد. مساله این است که ما اصلا نمیدانیم دقیقا چه زمانی قرار است به موفقیت برسیم، امروز، فردا، 1 سال دیگر، 2 سال دیگر و… اگر دوام نیاوریم، قطعا نخواهیم رسید. اگر هم دوام بیاوریم، قطعا خواهیم رسید، اما اصلا معلوم نیست چه زمانی قرار است به هدف مان دست یابیم. پس تا کی باید دوام بیاوریم؟ تا زمانی که به مقصدمان برسیم. البته یک نکته ی بسیار مهم وجود دارد و آن این است که ممکن است ما در مسیر غلطی گیر افتاده باشیم، مسیری که هرگز ما را نمیتواند به مقصود مد نظرمان هدایت کند و برساند، مسیری که مختوم به ناکجا آباد است، این مسیر ممکن است هرگز نتواند ما را به مقصد دلخواه مان برساند. پس نتیجه گیری میکنیم که: دوام آوردن و استقامت کردن در مسیر غلط، هرگز تنها راز و راه موفقیت نیست. نه تنها ما را به موفقیت نمیرساند، بلکه ممکن است تنها راه شکست خوردن نیز باشد.
نکته ی بسیار مهم نداشتن تعصّب است. اگر مسیر شما قرار نیست شما را به مقصد مد نظرتان برساند، نباید رویش تعصب آتشین داشته باشید. من روی هدفم تعصب دارم. باید به هدفم دست پیدا کنم. شاید هزاران مسیر مرا به هدف مد نظرم برساند، اما صدها مسیر دیگر باشد که بن بست باشد و یا مرا به مقصد دیگری هدایت کند. داشتن تعصب باعث میشود که ما سالیان سال در یک مسیر غلط باقی بمانیم، هرگز مسیرمان را تعویض نکنیم، و هرگز به مقصد مد نظرمان دست پیدا نکنیم. گاهی به قدری یک مسیر را طی کرده ایم که حیف مان می آید از آن خارج شویم و وارد مسیر دیگری شویم. اما چاره چیست؟ وقتی قرار نیست این مسیر هرگز ما را به هدف و مقصودمان برساند، چه کنیم؟ آیا باید تا ابد در آن مسیر غلط باقی بمانیم؟ که چه بشود؟ چرا لجبازی کنیم و در مسیری باقی بمانیم که هرگز ما را به مقصدمان نمیرساند؟
یکی از مهمترین فاکتورهای انسانهای بسیار موفق این است که بسیار انعطاف پذیر هستند. در واقع تعصب آنها، صفر است. آنها هیچ تعصبی ندارند و کاملا انعطاف پذیر هستند. البته انعطاف ایشان روی مسیر شان است. یعنی به محض اینکه متوجه بشوند مسیری که در آن قرار گرفته اند به سر منزل مقصود نمیرسد، مسیرشان را عوض میکنند. نه اینکه سالیان سال در همان مسیر غلط باقی بمانند. وقتی از آنها بپرسید برای چه مسیرت را تغییر دادی؟ خواهد گفت چون این مسیر مرا به هدفم نمیرساند. و اگر بپرسید شما اینهمه راه را طی کرده اید، حیف نیست؟ خواهد گفت: من متوجه شدم این مسیر مرا به مقصد نمیرساند، پس از مسیر دیگری میروم. با گذشته کاری ندارم، حالا که میدانم مسیر غلط کدام است، از آن خارج میشوم. اما انسانهای ناموفق و شکست خورده لجوج هستند. آنها به شما خواهند گفت که من تا ابد در این مسیر خواهم ماند. چون عمرم را صرف این مسیر کرده ام. اگر مسیرتان غلط باشد، تنها راز موفقیت دوام آوردن نخواهد بود. انسانهای موفق و بزرگ، انعطاف فراوانی در تغییر مسیرهای غلط و اشتباهی دارند که ختم به مقصود نمیشود. آنها به راحتی خطا و اشتباهات خود را میپذیرند، و مسیرشان را تغییر میدهند تا در مسیر جدید به موفقیت دست یابند.
میرسیم به تنها راز موفقیت، یعنی دوام آوردن و استقامت کردن آنهم در مسیر صحیح؛ اگر ایمان دارید مسیرتان صحیح است و حتما شما را به سر منزل مقصود هدایت میکند و حتما شما را به هدف تان میرساند، استقامت کنید، دوام بیاورید، تا به موفقیت برسید. هیچ عنصری در موفقیت به اندازه ی دوام آوردن و استقامت کردن اهمیت ندارد و حیاتی نیست. اگر دوام بیاورید، حتما روزی به موفقیت خواهید رسید. اگر دوام نیاورید، با وجود تمام تلاشها، قافیه را خواهید باخت.
دوام آوردن و استقامت کردن در مسیر صحیح میتواند شما را به یک قهرمان بزرگ تبدیل سازد. اما اگر دوام نیاورید و دائما مسیر عوض کنید و دائما و مکررا از این شاخه به آن شاخه بپرید، هیچ چیزی، هیچ وقت، عایدتان نخواهد شد. انعطاف پذیری خوب است، به شرطی که مسیرتان غلط باشد. وقتی مسیر صحیح است، چرا از مسیر خارج شویم و وارد مسیر جدیدی شویم؟ مسیر جدید نیز داستان ها و سختی ها و مشکلات خاص خودش را دارد. اگر به دلیل مسیرتان را عوض میکنید چون مسیر دیگر راحت تر است، زهی خیال باطل! هیچ مسیری آسان نیست، در طول مسیر، حتی مسیرهای جدید، با مشکلاتی شبیه به مشکلات مسیرهای قبلی مواجه خواهید شد. تنها کاری که باید بکنید این است که اولا در مسیر صحیح قرار بگیرید، ثانیا دوام بیاورید و استقامت کنید تا نهایتا به هدف تان برسید. اگر مسیر شما درست باشد، تنها راز موفقیت دوام آوردن و استقامت کردن، خواهد بود. اگر مسیر شما غلط باشد، تحت هیچ شرایطی نمیتوانید به سر منزل مقصود هدایت شوید.
بعضی از افراد، به اشتباه، وقتی در مسیر قرار میگیرند، میخواهند سرعت شان را افزایش دهند. افزایش سرعت زمانی کار درستی ست که در مسیر صحیح قرار گرفته باشید تا زودتر به مقصد برسید. گاز دادن در مسیر غلط هیچ فایده ای ندارد. مهمترین استراتژی موفقیت، یافتن مسیر صحیح، قرار گرفتن در مسیر صحیح، و سپس حرکت در مسیر صحیح است. سپس توصیه میکنم حالا که مسیر صحیح را پیدا کردید، و در مسیر صحیح قرار گرفتید، دوام آوردن و استقامت کردن را به عنوان مهمترین عناصر رسیدن به موفقیت در نظر بگیرید. در پایان توصیه می کنم مقاله ی ویژگی ثروتمندان خود ساخته چیست؟ را کامل بخوانید.
پشتیبانی آنلاین