آیا قانون جذب واقعیت دارد؟ یا دروغ محض است؟ آن را باور کنیم و بپذیریم یا کنارش بگذاریم؟ اول ببینیم قانون جذب چه می گوید. بر اساس قانون جذب، افکار تبدیل می شوند به اجسام. یعنی هر آنچه در ذهن خود ببینید، به واقعیت فیزیکی آن تبدیل خواهد شد. اگر میخواهید چیزی را به دست بیاورید، اول باید آن را در فکر و ذهن و اندیشه خویش بکارید، تا بتوانید آن را بدست بیاورید. در واقع شما بذر هر چیزی را در اندیشه خود بکارید (عالم نادیدنی)، در عالم واقعیت (عالم دیدنی) آن بذر را به طور فیزیکی برداشت خواهید کرد. ذهن مانند زمین کشاورزی ست، و شما دانه را در دل زمین می کارید، کسی آن را نمیبیند، سپس از زمین بیرون می آید و قابل دیدن می شود. اگر چیزی را در دل زمین نمی کاشتید، (منظورمان ذهن است)، هرگز محصول بوجود نمی آمد. عالم نادیدنی (زمین – ذهن) عالم دیدنی (محصول قابل رویت) را خلق می کند. اگر چیزی را نکارید، چیزی را برداشت نخواهید کرد. اگر خواسته ای را در اندیشه خود نکارید، آن خواسته را در عالم واقعیت بدست نخواهید آورد.
قانون جذب، عاملی ست که می تواند رویاهای شما را به واقعیت فیزیکی آن تبدیل کند. بدون به کار بستن قانون جذب، امکان تحقق یک رویا، تقریبا نزدیک به صفر است. ممکن است بگویید خیلی ها، به اهداف و دستاوردهای فراوانی دست یافته اند، اما اصلا قانون جذب را نه شنیده اند و نه می شناسند و نه در موردش چیزی می دانند. پس چگونه ممکن است کلی دستاورد داشته باشند؟ مگر نگفتید که بدون به کار بستن قانون جذب، هیچ هدفی محقق نمی شود؟ پس چرا شد؟ پاسخ این است که آن فرد نادانسته قانون جذب را به کار برده است. او به تمامی اهدافش اندیشیده، بذر رویاها و اهداف را در ذهن خویش کاشته، همواره آنها را در ذهن خویش نگه داشته، تا اینکه روزی به خواسته اش دست پیدا کرده است. قانون جذب بدون استثناء توسط تمامی انسانهای جهان چه بخواهند و چه نخواهند، به کار گرفته می شود. مثل قانون جاذبه زمین. شما هر چیزی را رها کنید به زمین می افتد، چه بدانید و چه ندانید، چه باور داشته باشید و چه باور نداشته باشید، چه بخواهید و چه نخواهید. قانون، قانون است و اجرا میشود. مانند خورشید که از شرق طلوع و از غرب، غروب میکند. طلوع و غروب خورشید به باور شما ربطی ندارد و قانون اجرا می شود.
قانون جذب نیز دقیقا همین طور است. اینکه شما آن را قبول داشته باشید یا نداشته باشید، باعث نمیشود قانون جذب فعال شود، یا از کار بیفتد. قانون، قانون است و دیر یا زود اجرا خواهد شد. پس بهتر است به جای انکار قانون جذب با آن آشنا شده و آن را به نفع خویش مورد استفاده قرار دهیم. هر چقدر قانون جذب را بهتر بشناسیم، بهتر می توانیم در جهت منافع خویش، از آن استفاده کنیم. انسانهای موفق کسانی هستند که با قوانین و اصول آشنا شده و از آن، در جهت رسیدن به اهداف و امیال خویش استفاده می کنند.
قانون جذب قطعا درست است. قطعا صحت دارد و میتوانید از آن، برای دست یابی به هر آرزویی استفاده کنید. اما….. قانون جذب ابتدا به ساکن شما را در مسیر درست قرار میدهد. قبل از اینکه به چیزی یا هدفتان برسید، میبایستی در مسیر رسیدن به همان چیز یا هدف تان قرار بگیرید. اینکه شما در مسیر درست قرار گرفتید، کفایت نمیکند. شما باید به اندازه ی کافی در مسیر درست و صحیح بمانید، تا سرانجام به هر آنچه میخواهید و مدنظرتان است دست یابید. تمامی درختانی که میبینید، حاصل این است که بذر مناسب یا نهال، یک روزی کاشته شده است. زمان، نهال را به درخت تبدیل می سازد. اگر به نهال، نور و آب نرسد، هرگز تبدیل به درخت نخواهد شد. نهال باید به مدت طولانی آبیاری شود و در معرض نور قرار بگیرد تا اینکه پس از گذشت سالیان سال، درخت به وجود بیاید. مشکل ما این است که فکر میکنیم افکار باید خیلی سریع تبدیل شوند به اجسام. اما حقیقت این است که افکار در طولانی مدت، تبدیل می شوند به اجسام. یعنی اگر به مدت کافی در مسیر صحیح قرار بگیریم، می توانیم به آنچه دائما به آن میاندیشیم، دست پیدا کنیم.
برای تان مثال میزنم. فرض کنید که در ذهن خویش، خودتان را یک ورزشکار خوش اندام تصور کرده اید. خب شما قانون جاذبه را به کار گرفته اید. همینکه در ذهن تان به تصویر ایده آل تان اندیشیدید، قانون جاذبه فعال شد. مثل اینکه خودکاری را از فاصله یک متری نسبت به زمین رها کرده باشید، قانون جاذبه ی زمین (یا قانون گرانش) به کار می افتد و جسم (خودکار) روی زمین می افتد. وقتی در ذهن تان به چیزی می اندیشید، قانون جاذبه در حال جذب همان تصویر به سمت شماست. حال ذهن شما که فرمانروای شماست ابزار و کائنات را به کار می اندازد تا سرانجام روزی هدف شما محقق گردد. اینطور نیست که خیلی زود افکار شما به اجسام (نمودِ فیزیکی آن در عالم واقعیت) تبدیل شوند. پس یک جمله را تصحیح و ویرایش می کنم. افکار (به مرور زمان) تبدیل می شوند به اجسام؛
آنچه در فیلم راز و کتابهای راز و قانون جذب کمتر به آن اشاره شده است مساله صبر است. آنچه افکار شما را در درازمدت تبدیل به اجسام می کند صبر است و صبر است و صبر؛ افکار به مرور تبدیل به اجسام میشوند. اگر قرار بود افکار سریعا تبدیل به اجسام شوند بیچاره می شدیم. مثلا فکر کنید به تصادف فکر می کردیم و همین الان تصادفی رخ میداد. به زندان فکر می کردیم و چند نفر سریعا می آمدند و ما رو می برند زندان، به مرگ فکر می کردیم و به سرعت عزراییل می آمد و جان مان را میستاند. ممکن است به یک دوستی فکر کنید و چند دقیقه بعد به شما زنگ بزند، زنگ زدن ایشان برای شما فاجعه آفرین نیست. ممکن است کاملا تصادفی به شما زنگ زده باشد. سوال اینجاست شما هر روز به هزاران نفر می اندیشید، آیا آن هزاران نفر هر روز به شما زنگ میزنند؟ خیر… اگر تصورتان این است که وقتی به چیزی می اندیشید فورا رخ میدهد، پس باید همه چیز سریع رخ بدهد، کاملا اشتباه است. صبر و بردباری و تامل، حلقه مفقوده قانون جذب است.
اگر دائما به چیزی بیاندیشید و این فکر از سر شما بیرون نرود، روزی افکار شما تبدیل به اجسام و واقعیت خواهد شد. به کلمه ” اگر ” دقت کنید. این عبارت شرطی ست. اگر شرط اجرا شود، خواسته ی شما اجابت خواهد شد. شرط چیست؟ اینکه دائما به چیزی که میخواهید بیاندیشید. یعنی هرگز فکر آنچه برای تان مهم است از ذهن تان خارج نشود. شرط را اجرا کنید تا به خواسته های تان برسید. ما مردم عجولی هستیم. قبل از اینکه چیزی جواب بدهد، آن را رها می کنیم و ادعا می کنیم جواب نداد. نسخه های پزشکان را نصفه نیمه رها می کنیم. داروها را تمام و کمال مصرف نمیکنیم. ورزش را شروع می کنیم و رها می کنیم. مطالعه را شروع می کنیم و رها می کنیم. نوشتن را شروع می کنیم و رها میکنیم. ما هزاران پروژه نیمه تمام داریم که فکر می کنیم جواب نداده اند، اما آنها همیشه جواب میدهند، همیشه موثرند، ما عجولیم. ما زود رها می کنیم. کائنات در صدد تامین خواسته ماست. پیش از اینکه هدف مان تحقق یابد، آن را نیز رها میکنیم. قانون جذب قبل از تحقق خواسته ی ما، توسط خود ما متوقف میشود. زیرا صبر نداریم. حلقه مفقوده قانون جذب، صبر است. صبر کنید تا خواسته های ذهنی تان به خواسته های عینی تبدیل شود. قانون جذب و راز، واقعیت و حقیقت محض است.
پشتیبانی آنلاین